جدول جو
جدول جو

معنی پاسپار کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پاسپار کردن
پاسپر کردن، لگدکوب کردن
تصویری از پاسپار کردن
تصویر پاسپار کردن
فرهنگ فارسی عمید
پاسپار کردن
پاسار کردن
تصویری از پاسپار کردن
تصویر پاسپار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاسار کردن
تصویر پاسار کردن
پامال کردن، لگدکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی سپار کردن
تصویر پی سپار کردن
لگدمال کردن، پایمال کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادار کردن
تصویر پادار کردن
کنایه از برقرار کردن، پابرجا کردن، در علم حسابداری تامین اعتبار برای هزینه ای
فرهنگ فارسی عمید
(نُ)
مردد بودن. حیران بودن، حواله کردن طلبی را عوض طلب کس دیگر. داینی را از دینی در مقابل دینی دیگر بری کردن، تهاتر
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاسپر کردن
تصویر پاسپر کردن
پاسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسار کردن
تصویر پاسار کردن
لگد کوب کردن پایمال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی سپار کردن
تصویر پی سپار کردن
عبور کردن، گذشتن، رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسفار کردن
تصویر اسفار کردن
اظهار کردن بیان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسار کردن
تصویر پاسار کردن
((کَ دَ))
لگدکوب کردن، پایمال کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پی سپار کردن
تصویر پی سپار کردن
((~. س ِ کَ دَ))
گذشتن، لگدمال کردن
فرهنگ فارسی معین